خلاصه:سوابق تاریخی روابط ارامنه با ایرانیان، قرهکلیسا، نذر ارامنه، مهاجرت ارامنه به ایران،عیدمریم مقدس، اطلاعایت درباره اولین کتاب چاپی درایران ] باهمکاری لئون میناسیان، کلیسای جلفای اصفهان[. |
|
گفتنیهایی دربارة ایرانیان ارمنی
با همکاری لئون میناسیان کلیسای جلفای اصفهان.
زبان تاریخ، زبانی گویاست و بیتردید تاریخی ارامنه یکی از گویاترین آنها است. در گیر و دار مطالعة این تاریخ به گذشتههای دور میرسیم و در مییابیم که برخلاف تصور عامه ارامنه از مسیحیت جدایند و الزام پیوستگی قوم ارمنی با تعالیم مسیح هرگز و هیچگاه وجود نداشته است. ارامنه قرنها پیش از میلاد مسیح میزیستهاند و در عین آنکه هنوز ملتی مستقل نبودند. گستردگی محیط زندگانی ارامنة آن روزگار از شمالیترین بخش سیبری تا جنوبیترین قسمتهای اروپا و آسیا بود. از این که بگذریم، ارامنه، نقشی بزرگ در تمدن و فرهنگ جهانی برعهده دارند. ارامنه در هر حال مردمی هستند سرزنده و فعال که به مدد همکاری و همزیستی، محبت و علاقه میآفرینند. ارامنه و ایران
تا آنجا که در یاد تاریخ است، ارامنه همیشه و در همه حال ارتباطی معنوی و مادی با ایران زمین داشتهاند. علاوه بر آنکه ارمنستان سالها جزئی از پادشاهی بزرگ ایران بود، پس از استقلال نیز ارتباط معنوی خود را با میهن ما قطع نکرد. بیتردید، آغاز ارتباط ارامنه با ایران، به شکلی عمیق و قابل تعمق از دوران حکومت هخامنشیان آغاز میشود. ارامنة آن عهد، که پیش از ظهور مسیحیت میزیستند، مردمی بودند فعال و زحمتکش و در جوار آن فرهنگ دوست و هنرپرور، آثاری که از ارامنة آن زمان برجای مانده است از روح صلحطلب و جویای این قوم حکایت میکند. از سوی دگر، مبادلة فرهنگی ارامنة قدیم با ایران، وجوهی مختلف داشت وبا آنکه مبادله بیشتر تابع سلیقه و طرز سلوک خاندان هخامنش قرار میگرفت، هرگز از میان نمیرفت. آمد و شد و اقامت ارامنه در ایران قدیم غالباً به آسانی تحقق مییافت و از این رو ادبیات و فرهنگ سرزمین کهن پای ما تأثیری شگرف در بروح جستجوگر ارامنه نهاد. در مقابل، ایرانیان نیز ارامنه را پاس و حرمت میداشتند و از زبان و فرهنگ و هنر ویژهشان به نیکی یاد میکردند. ارتباط ارامنه با ایران، در دوران پادشاهی ساسانیان نیز حفظ شد و با آنکه به عنوان ملتی مستقل میزیستند، در هیچ موردی به دوستی با ایران پشت نکردند. ظهور مسیحیت و گرایش غالب ارامنه به آئین مسیح، اگرچه تمدن و فرهنگ ارمنی را دچار تحول کرد، اما هرگز نتوانست شیرازه خصوصیات خلقی و عاطفی این قوم را تغییر دهد. به این لحاظ، چه در دوران پادشاهی ساسانیان و چه در عهد اسلام، ارامنه به ایران رفت و آمد میکردند و گروه کثیری از آنان در گوشه و کنار میهن ما بسر میبرند. حتی در بسیاری موارد، امتیازاتی که از جانب سلاطین وقت به ارامنة ایران داده میشد، مورد اعتراض دیگر اقلیتهای مذهبی بود. |
قره کلیسا
یکی از دلایل بارز قدمت ارتباط ارامنه با ایران، قره کلیسا است، این-قره کلیسا-قدیمیترین کلیساهای جهان است که در 1900 سال پیش به وسیلة یکی از حواریون مسیح بنام طاطاوس بزرگ در آذربایجان (بخش چالدران) ساخته شد. کلیسای عظیم قره، همچنان پاربرجاست، همه ساله گروه کثیری از ارامنة ایران و جهان را به خود جلب میکند و در طول تاریخ موجب مهاجرت بسیاری از ارامنه به ایران شده است. طبق روایات مذهبی مسیحیات طاطاوس بزرگ را در محراب کلیسا گردن زدند و بخاک سپردند و از این رو هرسال در روز شهادتش ناقوس قره کلیسا به صدا در میآید و هزاران ارمنی با خلوص نیت به دعا و نیایش بر میخیزند. جالب آن است که وقتی ارامنه برای بزرگداشت شهادت طاطاوس به قره کلیسا میآیند سوگواری نمیکنند، بل ساز و دهل بدست میگیرند و میزنند و میخوانند، زیرا معتقدند که شهادت بزرگترین افتخار و سعادتی است که نصیب یک فرد میشود. نذر ارامنه
ارامنه عادت دارند که برای خوشبختیبچههایشان نذر کنند و جالب آنکه یکی از بزرگترین نذرهایشان آن است که طفل را روز برگزاری مراسم شهادت طاطاوس در کلیسای مقدس قره تمعید دهند. به علاوه، یک روز قبل از مراسم، آنهایی که نذر قربانی گوسفند دارند گوسفندان خود را نزد کشیش بزرگ کلیسا میآورند و نخست گوش گوسفند را میبرند تا خون جاری شود. کشیش بزرگ، ضمن خواندن ادعیه مخصوص مقداری نمک به گوسفند میخوراند و حیوان را برای قربانی کردن آماده میسازد. قره کلیسا از نظر باستانی دارای ارزش فراوان است. ساختمان این کلیسا دو قسمت ویژه دارد. قسمت نیمه ویران که با سنگهای سفید ساخته شده است و از دورانهای دور حکایت میکند و قسمت جدید که پس از زلزله سال 1319 میلادی با سنگهای سیاه ساخته شد. حجاریها و قندیلهای مخصوص این کلیسا میان باستان شناسان شهرت ویژهای دارد. امنیت و مهربانی
مهاجرت پیوستة ارامنه به ایران، از یک سو بواسطة محیط امن و فعالیت طلب ایران صورت میگرفت و از سویی دیگر با علایق فرهنگی و مذهبیشان سازگار بود. عجیب است که ارامنه همیشه مورد توجه بودهاند. بویژه شاه عباس کبیر ارامنه را دوست میداشت. او به سال 1012 هجری قمری(1602 میلادی)، به جنگ ترکان عثمانی شتافت و پس از پیروزی از تبریز گذشت و به جلفا رسید و در آنجا بود که تاجری خواجه خاجیک نام، وسیلة پسرش خواجه نظر، بشقابی پر از زر به شاه هدیه کرد و مهر او را بر ارامنه فزونی بخشید تا جاییکه اوامری پیوسته در مورد امنیت و رفاهشان صادر کرد. در دورانهای پس از آن نیز پادشاهان ایران فرمانهایی متعدد دربارة حقوق ارامنه صادر میکردند. عید مریم مقدس
از رسوم بزرگ ارامنة ایران، که غالباً از ارامنة گریگوری هستند، برگزاری عید مریم مقدس است. در این عید، کلیة دختران ارمنی که اسم آنها با حرف میم شروع میشود جشن تولد میگیرند و برخی خانوادهها قربانی میکنند و انگور نیاز کلیسا میبرند تا پس از تبرک از آبش بنوشند. جالب آنکه در این روز، با وجودی که هزاران کیلو انگور به کلیسا ارامنه میآورند، در پایان یک حبة انگور نیز نمیتوان یافت. به دور از مسایل مذهبی ارامنه زبان و ادبیات ویژهای دارند. شعرایبزرگ ارامنه در پرداخت زیر و بمهای تاریخ پرشکوه این قوم، در همه حال اعجاز کردهاند. در این میان هووهانسن نومانیات، شاعر ارمنی، مقامی رفیع دارد. ارامنه و نخستین کتب چاپی در ایران
ارامنه بدون شک از پیشرفتهترین اقلیتهای مذهبی ایرانند. اینان در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی میهن ما پیش قدم بودهاند. از جمله، در زمینههای انتشاراتی، اولین روزنامهها و مجلههای ایران به همت این قوم در ارومیه(رضایة کنونی) منتشر شد. به علاوه، سالها پیش از آن ارامنة ایران نخستین کتب چاپی ایران را عرضه داشتند. تا چندی قبل تصور میشد که اولین کتاب چاپی ایران «هارانس وارک» (شرح حال پدران روحانی) بوده است که در سال 1641 میلادی در جلفای اصفهان با کوشش جمعی از روحانیون و به سرپرستی خلیفة وقت ارامنة ایران خاچادور گساراتسی، به زبان ارمنی، انتشار یافت. اما، تحقیقات آقای لئون میناسیان از ارامنة مطلع جلفا حای ا است که اولین کتاب چاپی ایران «ساغموس»(زبور داوود پیغمبر) بوده است که سه سال پیش از «هارانس وارک» یعنی در سال 1638، منتشر شد. این کتاب که نسخهای از آن در کتابخانة دانشگاه آکسفورد لندن (موسوم به کتابخانة بودلین) نگهداری میشود تا چندی قبل ناشناخته بود تا اینکه آقاری بارت مسؤول کتابهای شرقی این کتابخانه ضمن بررسی نسخ خطی کتابهای ارامنه به «ساغموس» برخورد و دریافت که اشتباهاً در ردیف کتب خطی قرار گرفته است. در تحقیقات بعدی معلوم شد که «ساغموس» را به سال 1638 میلادی در جلفای اصفهان چاپ کردهاند. «ساغموس مشتمل بر 250 صفحه و ابعاد آن 5 ر 8×2 ر 15 سانتیمتر است. در پایان کتاب چهار صفحه را به توضیح دربارة نحوة چاپ آن اختصاص دادهاند. در این قسمت است که در مییابیم چاپ «ساغموس» یک سال و پنج ماه به درازا کشیده است و نیز میخوانیم :«در ایام او (مقصود پلیموس خلیفة اعظم ارامنه است) چاپ کتاب در شهر شوش(اصفهان) و در کلیسای جلفا، با کوشش من(مقصود خاچاردور وارتاپت گساراتسی است) با یک سال و پنج ماه همکاری مداوم با دوستان روحانیم، صورت گرفت، زیرا از فن چاپ اطلاع چندان نداشتیم و استادی نیز نبود تا راه و رسم کار را به ما بیاموزد.» |
سلام
می خواستم ببینم هایاستانی یعنی چی که سرچ کردم و وبلاگ تو اومد بالا
مرسی
آناهید حداقل یه پیام بده و بگو که حالت خوبه
انتظار می کشه آدمو
نزار من بمیرم
واقعا وبت به درد میخوره.
رو انتخاب رشته ی دانشگاهم هم تاثیر گذاشتی.
مرسی.